آخرین نوشته‌ها

داستان کوتاه پشت در

عنوان کتاب: همیشه ماندگار و دیگر داستان‌هایی از نویسندگانی مختلف نویسنده: جودیث بی‌.‌گلد مترجم: ماندانا قهرمانلو عنوان داستان: پشت در خلاصه‌ی داستان: داستان «پشت در» اثر کتی فیشر_براوان است. داستان جک مرد 74ساله و به شدت منظمی است که تا به‌حال کاری را بدون برنامه انجام نداده‌است. ولی حالا در

ادامه مطلب »

داستان کوتاه باد در زیتون‌زاران ما می‌وزد

عنوان کتاب: سنگ و آفتاب نویسنده: زیتون مصباحی‌نیا مترجم: ……. عنوان داستان: باد در زیتون‌زاران ما می‌وزد خلاصه‌ی داستان: داستان در مورد یک زوج مهندس معمار به‌نام‌های یلدا و کاوه است و توسط راوی اول شخص یعنی یلدا روایت می‌شود. در این داستان ما شاهد فراز و نشیب‌های یک زندگی

ادامه مطلب »

داستان کوتاه نقل خاموش

عنوان کتاب: قصه‌های مکرر نویسنده: بیژن بیجاری مترجم: …….. عنوان داستان: نقل خاموش   خلاصه‌ی داستان: داستان زنی که به شدت تحت فشارهای روحی و روانی است، به عبارتی دچار روان‌پرشی شده است. لخت جلوی آیینه ایستاده و با آیینه صحبت می‌کند. مثل تمام کسانی که وقتی از لحاظ روحی

ادامه مطلب »

داستان کوتاه کاری از تولستوی

عنوان کتاب: اتاق تاریک نویسنده: تنسی ویلیامز مترجم: ملیحه بهارلو عنوان داستان: کاری از تولستوی خلاصه‌ی داستان: داستان در مورد عشق یک پسر یهودی با یک دختر غیریهودی است که از کودکی با هم بزرگ شدند و با وجود این‌که هیچ شباهت رفتاری و ظاهری با هم نداشتند، عاشق یک‌دیگر

ادامه مطلب »

داستان کوتاه تصویر بیضی‌شکل | ادگار آلن‌پو

یک شب تاریک، قصری متروک، مردی که ناخواسته در اتاقی پر از تابلوهای قدیمی سرگردان شده و تابلویی که زنده به نظر می‌رسد… راوی، مردی متشخص و احتمالاً اشرافی است که همراه خدمتکارش وارد این قصر خالی از سکنه می‌شود و در یکی از اتاق‌های آن اقامت می‌کند. اتاق پر

ادامه مطلب »

داستان کوتاه «رز»

عنوان کتاب: اولین برف و داستان‌های دیگر نویسنده: گی‌دو ‌مو‌پاسان مترجم: مهدی سحابی عنوان داستان: رز خلاصه‌ی داستان: داستان حول محور صحبت و دیدگاه‌های دو زن اشراف‌زاده‌ی فرانسویی به نام‌های «مارگو» و «سیمون» در مورد عشق است. مارگو معتقد است که انسان می‌تواند عاشق هر شخصی شود حتی خدمتکار خودش،

ادامه مطلب »

داستان کوتاه «کنت و مهمان عروسی»

عنوان کتاب: تراژدی در هارلم نویسنده: اُ.هنری مترجم: محمدرضا بهاری عنوان داستان: کنت و مهمان عروسی خلاصه‌ی داستان: داستان آشنایی دختری به نام مگی با مردی به نام اندی است. دختر در دومین دیدار در حالی‌که سرتا پا مشکی پوشیده‌است، ادعا می‌کند عزادار نامزدش است، وعکسی از او که در

ادامه مطلب »

برف

اولین چیزی که با دیدن یا شنیدن کلمه‌ی برف به ذهن ما می‌آید، یکی از ریزش‌های آسمانی و سفیدی مطلق است. ولی آیا از همان ابتدا در ایران برای این ریزش آسمانی واژه‌ی «برف» استفاده می‌شده؟ یا نه؟ آیا واژه‌ی «برف» در ادبیات به‌کار برده شده‌است؟ چه افسانه‌ها و داستان‌هایی

ادامه مطلب »