یادداشتهای من قضاوت صدای داد و فریاد بچهها پیچیده در چادری از سرخی خورشید، لای درختان و وسایل بازی پارک می پیچید و با بی رحمی خودش را ادامه مطلب » 17 آذر 1402 بدون دیدگاه
یادداشتهای من وقت طلاست «زمان از میان دست هایمان همچون ذرات ماسه سر می خورد و هرگز باز نمی گردد.» یادم نیست اولین بار این جمله را کجا خواندم ادامه مطلب » 17 آذر 1402 2 دیدگاه