باید تهی شوم
دارم علیرضا قربانی گوش میدهم، چند روزیست حسابی دلم آهنگهای راغب و قربانی را میخواهد. مخصوصا علیرضا قربانی را صدایش غم عجیبی دارد، غمیشیرین و
دارم علیرضا قربانی گوش میدهم، چند روزیست حسابی دلم آهنگهای راغب و قربانی را میخواهد. مخصوصا علیرضا قربانی را صدایش غم عجیبی دارد، غمیشیرین و
☚ شرافت، واژه ای است که هر روز بین آدم ها کمرنگ و کمرنگتر میشود و هرچه کمرنگتر میشود بی اعتمادی در جامعه بیشتر و
صدای زوزه سگ ولگرد، خودش را روی اعصاب نداشتهاش ریخت. در میان نالههای دردناک همسرش تاریکی اتاق را بارها زیر پا گذاشت. اما پایانی نداشت؛
امروز می خواستم در مورد واژه کبوتر بنویسم؛ خیلی فکر کردم در مورد کبوتر چی بنویسم، در موردش توضیح بدهم اینکه پرنده است و… یا
«من در رقابت با هیچکس جز خودم نمی باشم. هدف من مغلوب نمودن آخرین کاری است که انجام داده ام.» بیل گیتس انسان برای دستیابی
هوا سرد است، از آن سرماهای خشک خالی که زمستان فقط دوست دارد با سرمایش، خودش را به رخ بکشد، و حاضر نیست کمی بقچه
دیروز روز عجیبی بود. برای اولین بار مادر بودن را تجربه کردم و با تمام وجودم طعم شیرین مادری را چشیدم. چند روزی دختر حسابی
کویر، دریای شنی که در آن آسمان و زمین با تمام عظمت به هم میرسند. کویر منشا یکرنگی و صداقت است، کویر آنقدر صاف و
صبح امروز با سوسک شروع شد،قرار نبود با سوسک شروع شود ولی مشغول نوشتن صفحات صبحگاهی بودم که نمیدانم چرا ناخوداگاه نگاهم به دیوار اُپن
آینده ما، در گرو تصمیمات و اقدامات کوچکی است که ما در زندگی میگیرم. یادم است در کتاب«کتابخانه نیمه شب» خانم کتابدار مدام به نورا