عنوان کتاب: برخورد نزدیک در نیویورک
نویسنده: رضا براهنی
مترجم:……
عنوان داستان: برخورد نزدیک در نیویورک
خلاصهی داستان:
داستان در مورد دو دوست بهنام رحمت و سید است که در نیویورک قرار است باهم ملاقات کنند. سید به تازگی به نیویورک آمده، جایی را بلد نیست و انگلیسی هم نمیداند. دقیقا همان شبی که این دو با هم قرار ملاقات دارند، برق شهر قطع میشود و این دو نفر در تاریکی سرگردان میشوند.
سید در دستش یک پیت دارد که به شدت سنگین است و میگوید میراث من است، پلیسها به او مشکوک میشوند و هرچه تلاش میکنند که پیت را بردارند نمیتوانند و بعد هم خود سید پیت را به کلانتری میبرد. و آنجا بعداز بازجویی آزاد میشوند.
داستان با روایت آن شب تاریک آغاز میشود، راوی سوم شخص است و در ظاهر یک داستان ساده است که پلیس به کسی مشکوک میشود و بعد هم متوجه میشود اشتباه کرده و مضنونیم را آزاد میکند. ولی اینگونه نیست داستان پراز نمادهاست. داستان، داستان مهاجرت آدمهاست، آدمهایی که برخی مثل رحمت اصل و میراث خودشان را فراموش میکنند یا مثل سید که حتی در کشوری غریب باز هم دست از آرمانها و معیارهایش بر نمیدارد.
در مورد رضا براهنی که میخواندم متوجه شدم که فردی سیاسی بوده و حتی در زمان شاه زندان رفته و کلی تلاش برای سرنگونی حکومت پهلوی انجام داده. پس از کسی با این پیشینه داستانی با این همه نماد و درد طبیعی است. کشوری به عظمت ایران که کشورهایی مثل آمریکا و انگلیس و … روی منابع و میراث آن چنبره زدن و با تاراج آن کشورشان را میسازند و مردمی که حتی نمیدانند ایران کجاست.
داستان، داستان عجیب و زیبایی است که انسان را به فکر فرو میبرد.
آخرین نظرات: