گندم برشته با طعم سم موش
همیشه موشها نیستند که به غذای ما آدمها ناخنک میزنند؛ گاهی هم ما آدمها هستیم که به غذای آنها ناخنک میزنیم. دقیقا مثل ما که
همیشه موشها نیستند که به غذای ما آدمها ناخنک میزنند؛ گاهی هم ما آدمها هستیم که به غذای آنها ناخنک میزنیم. دقیقا مثل ما که
عنوان کتاب: باغ اناری نویسنده: محمد شریفی عنوان داستان: عاشقانه خلاصهی داستان: داستان در مورد زنی به نام ننهقمر است که دربهدر دنبال دختر «سکینو»
عنوان کتاب: سفر به روشنایی نویسنده: مجید دانش آراسته عنوان داستان: رنگخانه خلاصهی داستان: راوی جوان فقیری است که در یک کارخانهی گالشسازی کار میکند.
در خواب و بیداری نصف شب «بورخس» به سراغم میآید، صدایی مدام در گوشم نجوا میکند بورخس، بورخس. بورخس کیست و از کجا نیمه شب
امروز مطلبی با عنوان «چرا مینویسیم؟ دلیل نوشتن»، در سایت استادکلانتری خواندم، که با جملهی زیبای شاعر بزرگ «اکتایو پاز» آغاز شدهبود: «مینویسیم چون چارهای
جمعهها، حتی در چالش عادتسازی هم تعطیلات است و با خودم عهد کردم که جمعههایم صرف برنامهریزی و ارزیابی، خانواده و خانه شود. البته این
عنوان کتاب: برکههای باد نویسنده: رضا جولایی عنوان داستان: جانور خلاصهی داستان: نویسندهای برای نوشتن آخرین رمانش به یک روستای بکر در شمال میرود که
عنوان کتاب: عشق دلیل کافی است نویسنده: عمر سیفالدین مترجم: سعیده نصیری عنوان داستان: پاشنههای بلند خلاصهی داستان: خدیجهخانم زنی ثروتمند است که در سیزده
ساعت خواب: 23.40 ساعت بیداری: 6 میزان مطالعه: 2ساعت میزان نوشتن: 5 ساعت داستانی که امروز خواندم: پاشنههای بلند| عمر سیفالدین، انشا: یکشنبهی خود