جنگ گمان کرد صدای رعد و برق است، در انتظار باران بود؛ ولی به جایش آدم بارید. دخترک، موشک را دید. گمان کرد ستارهی دنبالهدار است؛ ادامه مطلب » 26 خرداد 1404 بدون دیدگاه
از بهارستان تا مرگستان در بهارستان، همهچیز رنگ آرامش داشت. مردم شبها در خوابستان آسوده میخفتند و صبحها با لبخندی از شادیستان چشم باز میکردند. هر روز، مقصدی تازه ادامه مطلب » 25 خرداد 1404 بدون دیدگاه