ایران

ایران

جنگ

گمان کرد صدای رعد و برق است، در انتظار باران بود؛ ولی به جایش آدم بارید. دخترک، موشک را دید. گمان کرد ستاره‌ی دنباله‌دار است؛

ادامه مطلب »

از بهارستان تا مرگستان

در بهارستان، همه‌چیز رنگ آرامش داشت. مردم شب‌ها در خوابستان آسوده می‌خفتند و صبح‌ها با لبخندی از شادیستان چشم باز می‌کردند. هر روز، مقصدی تازه

ادامه مطلب »