آخرین نوشته‌ها

داستان کوتاه دیگر دوستت ندارم

عنوان کتاب: باغ تروتسکی نویسنده: جوزف هلر مترجم: محمد‌رضا فرزاد، نیما ملک‌محمدی عنوان داستان: دیگر دوستت ندارم خلاصه‌ی داستان: مردی بعداز ده ماه دوری و تحت فشار بودن_ احتمالا جنگ بوده، چون در پایان داستان می‌گوید یونیفرم به تن دارد._ به خانه بر‌می‌گردد. فشار روزهای دوری و دلتنگی برای مرد

ادامه مطلب »

خربزه

مشغول قاچ کردن خربزه هستم که ذهنم درگیر نامش می‌شود. چرا باید از ترکیب نام دو حیوان «خر» و «بز» برای نامگذاری یک میوه استفاده شود. با مراجعه به گوگل متوجه می‌شوم، در نام این میوه‌ی خوشمزه نه «خر» آن حیوان درازگوش است و نه «بز» آن حیوان چموش! بلکه

ادامه مطلب »

جای خالی ادب

بعد از یک پیاده روی اساسی از آزمایشگاه به نانوایی محل رسیدم. دو مرد و یک زن در صف ایستاده بودند. من که رسیدم شاگرد نانوایی نان دو مرد را تحویل داد و به سمت دستگاه کارت خوان رفت. پیرزن حدود 70 ساله ای که جلوی من ایستاده بود، به

ادامه مطلب »

زندگی را زندگی باید کرد

«زندگی را زندگی باید کرد» چه جمله‌ی عجیبی است. «زندگی را زندگی باید کرد». منظور از این جمله چیست؟ از دیروز که میان تراوشات مغزیم در روزنوشت‌هایم به این جمله رسیدم، تصویرش حتی برای لحظه‌ای از جلوی چشمانم محو نشده‌است. معنای زندگی چیست؟ چگونه باید به زندگی نگاه کرد؟ وقتی

ادامه مطلب »

داستان کوتاه جزئیات یک مرگ

عنوان کتاب: شکایت علیه نویسنده نویسنده: محمود رنجبر مترجم: … عنوان داستان: جزئیات یک مرگ خلاصه‌ی داستان: راوی داستان مردی 30ساله به‌نام منصور است که 3ماه قبل با همکلاسی خودش نامزد کرده‌است. نامزدش شاعر، نویسنده و تک فرزند یک تاجر فرش است. در داستان ظاهرا پدر دختر به قتل رسیده‌است

ادامه مطلب »

داستان کوتاه پس از آن‌که به رودخانه پرت شدم و پیش‌از این‌که غرق شوم

عنوان کتاب:  چطور گرسنه هستیم نویسنده: دیو اِگِرز مترجم: بابک مظلومی عنوان داستان: پس از آن‌که به رودخانه پرت شدم و پیش‌از این‌که غرق شوم خلاصه‌ی داستان: داستان در مورد سگی به نام «استیون» است که توسط خودش روایت می‌شود. در این داستان استیون که وقتی توله‌ی کوچکی بوده به

ادامه مطلب »

اسارت در بند عادت‌ها

امروز داستان «تکنی کالرجو» اثر «هانیبال الخاص»* را خواندم، داستانی در مورد اسارت آدم‌ها در بند عادت‌ها و روزمرگی‌هاشان._جو و عمر دو کارگر کارخانه هستند که رابطه‌ی صمیمی با‌ هم دارند. یک‌روز عمر برای شوخی با جو قسمت مورد علاقه‌ی جو را از روزنامه جدا می‌کند و این‌گونه باعث تغییر

ادامه مطلب »

داستان کوتاه تکنی کالر‌جو

عنوان کتاب: کالبد‌شکافی داستان کوتاه نویسنده: حسن اصغری مترجم:….. عنوان داستان: تکنی کالرجو نویسنده داستان: هانیبال الخاص   خلاصه‌ی داستان: داستان در مورد دو شخص به‌نام‌های جو(25سال سابقه کار و درشرف بازنشستگی) و عمر(دانشجو و نظافتچی پاره‌وقت کارخانه) است که در یک کارخانه کار می‌کنند. راوی داستان عمر است و

ادامه مطلب »