داستان کوتاه درس مادرم|سلام قشلاقی

داستان کوتاه درس مادرم|سلام قشلاقی

پسر بچه‌ای با غم از دست دادن پدرش روبه‌رو شده و نمی‌داند چگونه باید با این فقدان کنار بیاید. درحالی‌که در اندوه فرو رفته، از مادرش می‌پرسد که چگونه باید این درد را تحمل کند. مادر، که خودش نیز در غم است، با آرامش پاسخی می‌دهد که برای همیشه در ذهن پسر می‌ماند: «زندگی می‌گذرد. زندگی ما هم می‌گذرد. غم مخور.»

در این داستان، پسر با بزرگ‌ترین درد زندگی‌اش روبه‌رو می‌شود: از دست دادن پدر. در حالی که هنوز در شوک و غم فرو رفته، از مادرش می‌پرسد که چگونه باید با این فقدان کنار بیاید. اما پاسخ مادر، برخلاف انتظار، یک اندرز پیچیده یا نصیحت طولانی نیست. تنها یک جمله می‌گوید:

«زندگی می‌گذرد، زندگی ما هم می‌گذرد. غم مخور.»

این جمله ساده اما تکان‌دهنده است. مادر نمی‌خواهد اندوه پسرش را نادیده بگیرد، اما درعین‌حال، به او نشان می‌دهد که زندگی، حتی با تمام دردها و غم‌ها، ادامه دارد.

داستان از همان ابتدا، فضای سنگین غم و فقدان را نشان می‌دهد. خواننده بلافاصله با احساسات شخصیت‌ها همراه می‌شود و در اندوه آن‌ها غرق می‌شود. این غم واقعی است، ملموس است، و مهم‌تر از همه، پایانی ندارد.

محور اصلی داستان، رابطه‌ی مادر و پسر است. پسر، شخصیت اصلی که در تلاش است معنای فقدان را درک کند. مادر، زنی که خودش هم داغدار است، اما با وجود تمام غم‌هایش، به فرزندش یاد می‌دهد که غم را بپذیرد، اما در آن غرق نشود.

داستان از زاویه‌ی دید اول‌شخص روایت می‌شود و این باعث می‌شود که خواننده مستقیماً احساسات و درگیری ذهنی پسر را تجربه کند. این زاویه دید، تأثیرگذاری داستان را دوچندان می‌کند.

در نهایت، پیام داستان روشن است: زندگی با وجود غم، ادامه دارد. مادر در حالی که خودش عزادار است، با همان جمله‌ی کوتاه، درسی را به پسرش منتقل می‌کند که شاید برای درک آن، سال‌ها زمان نیاز باشد.

پایان داستان قطعی است. مادر درسش را می‌دهد، اما تأثیر آن تا همیشه در ذهن خواننده باقی می‌ماند. این پایان‌بندی، ساده اما تأثیرگذار است. جمله‌ای که مادر بر زبان می‌آورد، در ذهن پسرو نیزدر ذهن خواننده حک می‌شود.

«درس مادرم» داستانی کوتاه اما عمیق است که با سادگی، غم، امید و پذیرش را در هم می‌آمیزد. مفهوم اصلی داستان، پذیرش فقدان و ادامه دادن است. این داستان نشان می‌دهد که حتی در سخت‌ترین لحظات، زندگی همچنان جریان دارد.

 

به اشتراک بگذارید

4 پاسخ

  1. سلام وحیده جان
    داستان غم‌انگیزی است داستان‌های افغان و داستان‌های ایران، اما همه‌چیز می‌گذرد. غم هم عادت می‌شود و با ان کنار میاییم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست های مرتبط