داستان کوتاه دیگر دوستت ندارم

عنوان کتاب: باغ تروتسکی
نویسنده: جوزف هلر
مترجم: محمد‌رضا فرزاد، نیما ملک‌محمدی
عنوان داستان: دیگر دوستت ندارم
خلاصه‌ی داستان:
مردی بعداز ده ماه دوری و تحت فشار بودن_ احتمالا جنگ بوده، چون در پایان داستان می‌گوید یونیفرم به تن دارد._ به خانه بر‌می‌گردد. فشار روزهای دوری و دلتنگی برای مرد در حدی سخت بوده‌است که به نوعی جنون دچار شده‌است و از چیزهایی که ده ماه قبل برایش ارزشمند بوده و آن‌ها دوست داشته زده شده‌است. حتی نسبت به همسرش هم ابراز بی‌علاقگی می‌کند و می‌گوید تنها کاری که دوستت دارد انجام دهد این‌ است که لخت دراز بکشد و آبجو بخورد؛ حتی در مقبال درخواست زن برای لباس پوشیدن وآماده شدن برای حضور مهمان هم از لباس پوشیدن سر باز می‌زند و درخواست آبجو می‌کند. زن با عصبانیت از خانه بیرون می‌رود و مرد که فکر می‌کند او قهر کرده‌است به خودش می‌آید و در پایان زن در حالی که آبجو در دست دارد به خانه بازمی‌گردد و هم مرد و هم خواننده را شگفت‌زده می‌کند.

به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست های مرتبط