ساعت خواب: 1.30 ساعت بیداری:7.40
میزان مطالعه:30 دقیقه میزان نوشتن: 2.30
داستانی که امروز خواندم: متأسفانه نخواندم
روزهایی که بعداز یک شب نشینی دیر از خواب بیدار میشوم به طور عجیبی سخت و با کمترین بازدهی سپری میشوند. امروز هم دقیقا یکیاز همان روزهاست. دیشب ساعت 1.30بامداد خوابیدهام و امروز به جای 5.30 ساعت 7.40 بیدار شدهام. این یعنی 2ساعت طلایی که تا بیدار شدن بقیه میتوانستم در آرامش بنویسم و بخوانم را از دست دادهام و این بهشدت برایم آزاردهنده است. امروز اما میخواهم به جنگ این بینش بروم و اجازه ندهم تغییر در خوابم، روتینم را بهم بریزد.
ساعت22: نمی دانم جنگجوی خوبی نیستم یا افکار چنان در وجودم رخنه کردهاند که عادت کردهام، روز بعداز یک شبنشینی را به بدترین شکل سپری کنم.
اصلا امروز تلاشی برای رهایی از این تفکر نابجا کردم یا نه؟ اگر بخواهم با خودم منصف باشم، باید اعتراف کنم که هیچ تلاشی نکردم؛ حتی اینستاگرامم را که چند روزی از شرش خلاص شدهبودم، نصب کردم و با فاطمهخانم ساعتها وقتمان را در آن هدر دادیم.
از دست خودم به شدت شاکی هستم و وقتی از خودم شاکی میشوم وحیده بیچاره را به باد ناسزا و سرزنش میگیرم؛ ولی او مقصر نیست، مقصر خود من هستم که مسئولیت کارهایم را برعهده نمیگیرم.
پنجمین روز از «چالش عادتسازی» در حالی به پایان رسید که هیچکدام از پنجگانههایش در دفترم تیک نخورد.
آخرین نظرات: