عنوان کتاب: عشق دلیل کافی است
نویسنده: عمر سیفالدین
مترجم: سعیده نصیری
عنوان داستان: پاشنههای بلند
خلاصهی داستان:
خدیجهخانم زنی ثروتمند است که در سیزده سالگی با مردی66ساله که بیمار بوده، ازدواج کرده است. او در مدت ده سال زندگی مشترک اینقدر سختی کشیده که نسبت به ازدواج فوبیا پیدا کردهاست و حتی از اسم ازدواج هم گریزان است.
به شدت پاکدامن و پاکیزه است و از آنجایی که فکر می کند بقیه بهحد کافی پاکدامن و پاکیزه نیستند با کسی جز دو خدمتکار و آشپزش در ارتباط نیست. به نظر خدیجهخانم این دو دختر خدمتکار و پسر آشپز به حدکافی، پاکدامن، پاکیزه و قابل اعتماد هستند.
یکیاز عادتهای همیشگی خدیجهخانم که قد کوتاهی دارد، پوشیدن کفشهایی با پاشنهی یک وجبی حتی در خانه است.
همهچیز در زندگی خدیجهخانم خوب پیش میرود تا او دچار سرگیجه میشود. دکتر علت بیماری او را پوشیدن کفش پاشنهبلند میداند و از او میخواهد برای درمان کفش پشمی صاف بپوشد.
از وقتیکه خدیجهخانم دیگر کفش پاشنه بلند نمیپوشید، رفتار خدمتکارا و آشپزش به کلی تغییر کرد و کارهایی انجام میدادند که او اصلا نمیتوانست باور کند. کارهایی مثل دزدی، بیناموسی، دروغ و حتی ارتباط با همسایهها. این تغییرات ناگهانی برای خدیجهخانم به شدت عجیب بود؛ ولی بعد میفهمد آنها همیشه اینجوری بودند و صدای کفش او سبب میشده که آنها به موقع رفتارشان را درست کنند.
بعداز اخراج این سه نفر، خدیجهخانم هرکس را استخدام میکرد، اوضاع همین بود. تا جاییکه خدیجهخانم تصمیم گرفت برای آرامش روح و روانش دوباره کفشهای پاشنهبلندش را بپوشد.
داستان جالب و دلنشینی بود.
به اشتراک بگذارید
آخرین نظرات: