داستان کوتاه گذرنده

عنوان کتاب: چند داستان کوتاه همراه با تحلیل2

نویسنده: جمعی از نویسندگان

مترجم: شادمان شکروی

عنوان داستان: گذرنده

نویسنده داستان: ری براد‌بری

خلاصه‌ی داستان:

داستان در مورد مردی به نام« لئونارد مید» در سال 2053 است. زمانی‌که تکنولوژی زندگی مردم را چنان دچار دگرگونی کرده‌است و آن‌ها غرق در دنیای ماشینی شده‌اند که زندگی کنونی، و لذت‎‌هایی مثل قدم زدن در شب، طبیعت‌گردی، لذت بردن از هوا و… از جامعه رخت بربسته است و تکنولوژی مردم را در خانه‌های تاریک اسیر خود کرده‌است. به طوری که راوی می‌گوید: «شب‌ها، شهر مانند گورستانی است و کورسوی نور پنجره‌ها شبیه کرم‌شب تابی که وارای این تاریکی روشن شده باشد.»

اما آقای مید با مردم دیگر فرق دارد، تلویزیون ندارد، اهل نوشتن است، شب‌ها زمانی‌که دیگران در خانه‌هایی با نور اندک، غرق در تماشای تلویزیون هستند، او در شهر قدم می‌زند و از جز جز شهر و طبیعت لذت می‌برد. او عاشق زندگی و طبیعت است.

در یکی‌ از همان شب‌هایی که او در تاریکی و سکوت شهر قدم می‌زد، پلیس به او دستور ایستاد می‌دهد. و بعداز این‌که متوجه می‌شود او یک نویسنده یا به قول پلیس‌ها یک بیکار است_ چون کسی دیگر مطالعه نمی‌کند_ او را به جرم متفاوت بودن برای بررسی رفتارهای واپس‌گرایانه‌اش به بیمارستان روانی منتقل می‌کنند.

بعداز خواندن این داستان ساعت‌ها با خودم فکر کردم. چقدر زندگی‌مان در شرف تبدیل شدن به این داستان است. چقدر عاشق بودن، عاشق طبیعت بودن، عاشق زندگی بودن در این دنیای ماشینی سخت است.

حتی داشتن سبک زندگی سالم، تلاش برای زود خوابیدن و سحرخیزی در شهری که مردمانش معتقدند در کلان‌شهر نمی‌شود این‌گونه بود، مسخره و غیرممکن است. به قول یکی از دوستانم« مگر ما مرغ هستیم که این‌قدر زود بخوابیم»؛ ولی من دلم مرغ بودن می‌خواهد.

به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست های مرتبط