داستان کوتاه بومرنگ

عنوان کتاب: دیگر تنها نیستی

نویسنده: استفانو بنی

مترجم: محمدرضا میرزایی

عنوان داستان: بومرنگ

خلاصه‌ی داستان:

داستان «بومرنگ»، داستان تنفر مردی به نام رِمو نسبت به سگش بومرنگ است. سگی که عاشقانه به صاحبش وفادار است و هر‌کاری برای جلب رضایت او انجام می‌دهد.

نفرت مرد نسبت به سگ بعداز مرگ همسرش که از او خواسته‌بود سگشان را تنها نگذارد، آغاز شده‌بود. مرد می‌خواست انتقام سرنوشت را از او بگیرد. بخاطر همین به شیوه‌های متعدد برای رهایی از شر سگش متوسل شد: از غذا ندادن و زندانی کردن او گرفته تا رها کردن او در بیابان. ولی عشق بومرنگ آن‌قدر پررنگ بود که با این چیز‌ها رنگ نبازد.

سرانجام مرد تصمیم می‌گیرد برای خلاص شدن از شر سگش از آن شهر، کشور و حتی قاره برود. ولی موقع رسیدن به مقصد با کمال تعجب می‌بیند، بومرنگ هم آن‌جاست.

از دیدن بومرنگ چنان عصبانی می‌شود که خودش از پنجره به پایین پرت می‌کند و بوم هم با او می‌پرد. و هر دو را با هم دفن می‌کند. عشق و نفرتی که حتی بعداز مرگ هم ادامه یافت.

*نام بومرنگ دقیقا مناسب اوست و نویسنده با دقت آن را انتخاب کرده‌است چون بوم دقیقا شبیه بومرنگ به هرجا پرتش می‌کردند، باز می‌گشت.

داستان جذاب و پرکشش بود و تا پایان داستان خواننده را با خود همراه می‌کرد.

به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست های مرتبط