ساعت خواب:۲۴ ساعت بیداری:۵.۳۰
میزان مطالعه:2.50 میزان نوشتن:3.35
داستانی که امروز خواندم: شخصیتهای وودی آلنی اثر کتایون سلطانی|اینجا اثر کریم میرزاده اهری
از ۵.۳۰ بیدارم. به لطف سرماخوردگی و آلرژی ورزش و پیادهروی را از دست دادم و بخش مهمی از چالش عادتسازیم انجام نشد.
امروز سعیم بر این بود حداکثر استفاده را از وقتهای مرده و زندهام بکنم، اولین قدم برای استفاده بهینه از زمان برای آدم سست ارادهای نسبت فضای مجازی مثل من حذف اینستاگرام و پینترست بود،بعد هم تا توانستم نوشتم، داستان خواندم و خلاصه کردم. مطلبی هم در مورد خربزه در کانال منتشر کردم چون به نظرم حسابی بامزه بود، تاریخچهی واژهها هم موضوع جالبی برای نوشتن است.
بعداز مدتها، همزمان با ظرف شستن، چند جلسه از وبینار نوشتار را شنیدم و چقدر احساس دلتنگی کردم برای روزهای همراهی با اهل نوشتن و نوشتیار، روزهایی که تحت هر شرایطی وبینار را شرکت میکردم. اینکه بگویم ساعت ۳عصر زمان مناسبی نیست؛ بدونشک تنها یک بهانه است. چون تنها کار مهم من در ساعت ۳تا۴ عصر خوابیدن است و بس.
در نبود اینستاگرام، توانستم به کانالهای دوستان نویسندهام سر بزنم و از نوشتههای زیبایشان بیاموزم.
اینروزها مدام این جملهی استاد کلانتری که میگویند: اگر توانستی در نت بچرخی،اینستاگرامت را چک کنی و… پس میتوانستی بخوانی و بنویسی، مشکل اینجاست که نخواستی.
در وبینار امروز نوشتیار استاد کلانتری از شکرگزاری و تاثیرات به سزای آن در زندگیمان گفتند، بنابراین تصمیم دارم جدیتر به این مقوله بپردازم.
آخرین نظرات: