عنوان کتاب: تختخواب ممنوع
نویسنده: سهیلا عرفانیان
مترجم:……
عنوان داستان: نمیدانم چرا
خلاصهی داستان:
داستان به صورت مونولوگگویی یک زن جوان در دستشویی بیمارستان روانی است. زنی که تصور میکند شوهرش را کشته و مدام اصرار دارد او را به زندان ببرند و اعدام کنند.
آنچه من از این داستان متوجه شدم اینکه زن در زندگی شکستها و تروماهای روحی زیادی را تجربه کرده که این باعث شده دچار بیماری اعصاب و روان شود، بیماری که تنها یک بیماری شبیه بقیه بیماریهاست و نیاز به درمان دارد ولی متاسفانه در جامعه ما به جای کمک به درمان با زدن برچسب دیوانه به شخص، سبب حاد شدن وضعیت بیماری او میشود.
در داستان هم همینگونه است، زنی که دچار بیمار اعصاب و روان شدهاست، توسط همسرش نادیده گرفته میشود واحتمالا شوهرش او را ترک میکند. حتی مادر زن هم حق را به دامادش امیر میدهد و این باعث تنفر شخصیت از مادرش شده است.
برای زن سخت است، بپدیرد شوهرش او را ترک کرده پس در ذهن خودش او را میکشد و چون مرز واقعیت و خیال برایش نامشخص است، اصرار دارد که شوهرش را کشتهاست.
به نظرم او مرگ را راهی برای نجات از شرایطی که در آن گرفتار است میداند، بخاطر همین وقتی از اعدام بخاطر مرگ شوهرش نا امید میشود، سعی میکند در دستشویی بیمارستان روانی خودش را با روسری حلقه آویز کند. خودکشی رایجترین کار در کسانی است که درگیر بیماری روانی میشوند.
نویسنده به خوبی توانسته با نثری ساده و روان، ذهنیات یک بیمار روانی را روی کاغذ بیاورد، آنقدر دقیق که آدم حس میکند خودش تجربه این وضعیت را داشتهاست.
آخرین نظرات: